بزرگِ شعر مذهبی خراسان درگذشت؛ شاعری که نزدیک به نیم قرن در شعر این سرزمین حضور داشته، آن هم حضوری پررنگ. او شاعری بود که قریحه ادبیاش را وقف سرایش شعرهایی برای بزرگان دین و مناسبتهای مذهبی کرد، ولی با این ویژگی که در همین شعرهای مذهبی نیز نیمنگاهی به مسائل سیاسی و اجتماعی عصر خویش داشته است.
نباید انکار کرد شعر مذهبی سنتی ما تا حدود نیم قرن پیش، از اجتماع، انسان و مسائل او بریده و به مدح و منقبت بزرگان، آن هم به صورت تجلیلوار اختصاص یافته بود که نتیجهاش هم ستایشهای کلی و کلیشهای و اغلب ناکارآمد بود. جنبه هدایتگری رفتار و گفتار معصومان برای انسانهای عصر و بهرهگیری از معارف دین و سیره و روش زندگی بزرگان، در این شعرها غایب بود. این گرایش تا همین اکنون هم کمابیش در شعر مذهبی ما دیده میشود.
اما در مقابلِ این گرایش، گروهی از شاعران هم بودند که با تأثیرگیری از آموزههای انقلابی متفکران و مصلحان دینی، به شعر مذهبی با رویکردی سیاسی و اجتماعی عنایت نشان دادند. این چیزی است که از چند سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، در حلقههای شاعران مذهبی و در عین حال انقلابی و اهل مبارزه به روشنی هویداست، بهویژه در شهر مشهد. یکی از شاعرانی که با این گرایش پای به میدان میگذارد، سید رضا مؤید است. تا جایی که من مطالعه کردم کمتر شعری از ایشان میتوان یافت که از اشارههایی به مسائل روز خالی باشد. او نه تنها در شعرهای عاشورایی که حتی در آثاری که به مناسبت اعیاد و جشنهای ولادت سروده شده و کمتر وجه سیاسی و اجتماعی دارد، از این مضامین و موضوعات غافل نیست، چنانکه در این شعر به مناسبت سالگرد مبعث حضرت رسول اکرم(ص) میبینیم.
بعثت خاتمالنبیین است
روز ناموس و غیرت و دین است
روز در هم شکستن بتهاست
روز سرکوبی شیاطین است
ملاحظه میکنید که شاعر به سبک اغلب شاعران مذهبیسرای قدیم مثلاً نمیگوید «ساقیا برخیز و پیاله بده که بعثت حضرت رسول رسید و گلها و شکوفهها باز شد و مرغان در چمن به نوا درآمدند» و از این قبیل سخنانی که در بسیاری از شعرهای مذهبی یکی دو قرن اخیر رایج بوده است. او حتی این عید را هم روز در هم شکستن بتها و سرکوبی شیاطین میداند. جالب اینکه در نظر شاعر، وظیفه انسان مسلمان در این ایام نیز نه فقط نشاط و شادمانی است، بلکه
اندر این عید پاک اسلامی
آن مسلمان سزای تحسین است
که بکوشد علیه جهل و فساد
و آن ستمگر که دشمن دین است
نکته جالب دیگر این است تصویری هم که شاعر از حضرت پیامبر ترسیم میکند، یک شخصیت دستنیافتنی نیست که به قول جمالالدین اصفهانی شاهراهش از بر سدره باشد و بارگاهش قبه عرش و مسندش ورای افلاک باشد و هر آنچه سمتِ حدوث دارد، در نزد او خاشاک. نه، او کسی است که برای دفع ستم آمده و با تهیدستان همغذا میشود:
چون محمد برای دفع ستم
مرد شایستهای به پا خیزد
با سپاه عدالت و تقوا
بهر پیکار اشقیا خیزد
با تهیدست همغذا گردد
با ستمکار در غزا خیزد
اینها سخنانی است که انسان امروز را سخت به کار میآید. چنین است که میبینیم شعرهای شادروان سیدرضا مؤید هرچند از نظر قالب و سبک بیان کمابیش در اسلوب کهن سیر میکند، از نظر مضامین و مفاهیم بسیار امروزی میشود و سرشار از آموزههای انقلابی و اجتماعی.
نظر شما